دروغی دیگر از خبرگزاری فارس؟: محمد خاتمی هم رای داد

خبرگزاری فارس، نزدیک به حکومت،‌ گزارش داده که محمد خاتمی نیز در انتخابات امروز مجلس نهم رای داده است.

این خبرگزاری نوشته است آقای خاتمی که گفته می‌شد امروز جمعه در خارج تهران به سر می‌برد، امروز ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه در صندوق رای مستقر در حسینیه پنج تن منطقه آبسرد گیلاوند واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه» رای داده است.

محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق ایران و از چهره‌های عمده اصلاح‌طلبان، از سال گذشته شرط‌هایی را برای مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس مطرح کرده بود اما در ماه‌های گذشته با توجه به تداوم سرکوب‌ها و محدودیت‌ها در ایران، گفته بود شرکت در این انتخابات معنا ندارد.

هنوز منابع نزدیک به اصلاح‌طلبان، این خبر را تایید یا تکذیب نکرده‌اند.
…………………………
پینوشت:
مهلوم نیست وقتی از دیدگاه این آقاین خاتمی یک عنصر فتنه گر هستش چرا رای دادن یا ندادنش اینقدر مهمه.

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

(خدا آمریکا را حفظ کند، سرزمینی که دوستش می‌داریم) روی پیراهن یکی از رای دهندگان!!!

q 

یکی از رای دهندگانی که خبرگزاری مهر عکس او را در حال رای دادن منتشر کرده، تی شرتی پوشیده که روی آن بخشی از یک سرود میهنی آمریکا با عنوان «god bless America» نوشته شده است. در بخشی از این سرود آمده است: «خدا آمریکا را حفظ کند، سرزمینی که دوستش می‌داریم.»

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

خامنه ای:اگر در بحرین دخالت میکردیم الان اوضاع جور دیگری بود

ولی امر خودخوانده مسلمین این جهان و آن جهان دوباره مزاح فرمودند.

ایشان طی بیانات گهرباری که با زبان غیر مادریشان یعنی زبان فارسی بیان شد فرمودند اگر در بحرین دخالت میکردند الان آنجا وضع دیگری داشت همانگونه که دخالتشان  در لبنان و غزه باعث پیروزی جنگ های 11 و 33 روزه شد.

واقعا جای شرم دارد که ما ملت ایران رهبری به این فرزانگی داریم.رهبری که آنچنان توهم زده که فکر میکنند هر لحظه اراده بفرمایند جهانی زیر سلطه ایشان قرار میگیرد.و جای شرم دارد عده ای پس از این بیانات ایشان چنان فریاد شعف سر میدادند که تمامی 64 دندان کرم خورده شان نمایان  میگشت.

آقای رهبر به کجا چنین شتابان؟؟!!

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

مدیر عامل مسکن مهر 600 میلیون پول سپرده گذاران رو ورداشت و در رفت!

به نوشتۀ روزنامۀ خراسان مدیر عامل تعاونی مسکن مهر یکی از مناطق غرب کشور با ۶۰۰ میلیون تومان پول سپرده گذاران این تعاونی فرار کرده است. هر کدام از اعضای این تعاونی بین یک تا هفت میلیون تومان پول به حساب این تعاونی واریز کرده بودند. این نخستین تعاونی مسکن مهر بوده که با ریختن پی یا فونداسیون کار خود را آغاز کرده بود

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

فاطمه کروبی: آقای لاریجانی فکر می کنید عاقلی در این کره خاکی پیدا شود که آن زندان تحمیلی را منزل کروبی تلقی کند؟

سحام نیوز: فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی در نامه ای به ریاست قوه قضائیه، از آنچه
بر ایشان طی این ۲۱۰ روز، گذشته سخن گفته است. به گزارش سحام نیوز، خانم کروبی در
بخش هایی از این نامه در خصوص وضعیت مهدی کروبی نوشته است: “آقای کروبی طی ۲۱۰ روز
گذشته از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات
منظم، هواخوری و … برخوردار نبوده است” .

فاطمه کروبی با انتشار این نامه، پرده از درخواست های نهادهای امنیتی در خصوص
پرداخت هزینه های اجاره مکان حبس ایشان و اهداف این اقدام برداشته و آورده است:
“یکماه پیش مبلغی بعنوان پیش پرداخت از من دریافت کردند و سایر چک ها را از یکی از
اعضای سابق دفتر که برای امضا و تقدیم مال الاجاره خوانده شده بود، اخذ کردند.
دراین بدعت جدید حاکمیت هزینه زندان و زندانبانان را برعهده خانواده گذاشته تا به
جهانیان بگوید کروبی درخانه خود زندانی است!!! ”

همسر مهدی کروبی در بخش دیگری از این نامه خطاب به آملی لاریجانی گفته است: “آیا
جنابعالی فکر می کنید عاقلی در این کره خاکی پیدا شود که آن زندان تحمیلی را منزل
کروبی تلقی کند؟ آیا سکوت دستگاه قضائی موجب این بدعت در دستگاه امنیتی نمی گردد که
در آینده هزینه بازداشتگاه های خود را از خانواده زندانیان مطالبه کند؟ آیا چنین
رفتاری شایسته جمهوری اسلامی است؟ اگرچه می دانید این دستور مضحک بدعتی تاریخی
محسوب می گردد، اما خانواده بخاطر نگرانی از وضعیت جسمی آقای کروبی این خواسته را
اجابت کرد.”

متن کامل این نامه که در اختیار سحام قرار گرفته
است بدین شرح می باشد:

بسمه تعالی

جناب آقای آیت الله آملی لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام
علیکم
آنچه موجب شد این نامه را به جنابعالی بنویسم شرح مطالبی کوتاه بوده است
که در طول این ۷ ماه اخیر برای من و آقای کروبی رخ داده است از تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۸۹
ماموران امنیتی منزل مسکونی مان را به محاصره درآوردند و بعد از ۲۵ بهمن ماه در
حالیکه اجازه توقف چند دقیقه ای به فرزندان و دیگر اعضای خانواده در کوی یاسمن داده
نمی شد ، لباس شخصی های معلوم الحال را در شش شب متوالی به منطقه گسیل داشتند تا از
۱ نیمه شب تا ۳ بامداد به فحاشی و هتاکی نسب به همسرم ، مهندس موسوی ودیگر یاران
نزدیک امام (ره) و بیت آن بزرگوار مبادرت کنند ( نوار مستندی از بعضی شعارهایی که
آزادانه در شب های متوالی سر می دادند به پیوست تقدیم می گردد ) درشب آخر علاوه بر
بکارگیری الفاظ سخیف که دراین ایام به شدت مورد ناراحتی اهالی محترم منطقه گردیده
بود (نوار کاست پیوست) باحمایت و هدایت نیروهای امنیتی بمب صوتی هم به داخل ساختمان
پرتاب گردید تا این فتح بزرگ را به فتوحات قبلی خود بیافزایند . همزمان با میلاد
رسول رحمت (ص) در روز دوشنبه شب برابر با ۲/۱۲/۱۳۸۹ بیش از شصت نیروی امنیتی به
منزل یورش آوردند و بدیهی ترین مسائل انسانی و شرعی را در تفتیش رعایت نکردند و
برخلاف ساواک که تنها بدنبال اسناد مهم و معتبر بود، به استثنای وسائل، هر آنچه
درمنزل بود با خود بردند و در واقع خانه را تخلیه کردند و کلیه کلید های داخل منزل
حتی اتاق خواب را تغییر داده و در اختیار داشتند، و فرزند سومم علی را نیز همان شب
که با تماس همین مامورین جهت دیدن ما آمده بود به اتهام جاسوسی دستگیر کرده و به
اوین بردند.

از بدو امر شخصاً خواستار ارائه مجوز تصرف مجتمع و حضور در واحد مسکونی مان و
نیز حکم اعمال بازداشت خانگی بودم؛ خواسته ایی که هرگز اجابت نگردید. به استثنای
حکم تفتیش که شب اول به رویت همسرم رسید، تاکنون هیچ حکمی از مراجع ذی صلاح قانونی
مبنی بر “حبس” “اشغال منزل توسط نیروهای امنیتی” و “حضور آنان در داخل منزل” دریافت
نکرده ایم. اگر مبنای یورش نیروهای امنیتی را سخنان جناب جنتی بدانیم باید در منزل
شخصی خودمان نظیر مرحوم حضرت آیت الله العظمی منتظری حصر می گردیدیم، اما آنچه در
عمل اتفاق افتاد از زندان انفرادی نیز بدتر و بی رحمانه تر بوده است. دوستانی که
پیش از انقلاب سابقه ای دارند، می دانند که ساواک هیچگاه بدون حکم قانونی به حریم
منزل اشخاص ورود نمی کرد. تجربه شخصی اینجانب در موارد متعدد و سایر مبارزان آن
دوران گواهی است بر این ادعا. درآن زمان حتی برای بزرگانی که نسخه حصر خانگی اعمال
می گردید، هرگز امنیتی ها در منزل و یا واحد آپارتمان شخص محصور شده حضور نمی
یافتند. (حتی در زمان بازداشت سال ۱۳۵۳ حجت الاسلام والمسلمین کروبی، که نیروهای
ساواک ایشان را به اتهام مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بازداشت کردند، چنین بازرسی و
تفتیشی از منزل ما صورت نگرفته بود) و شاید برای فرزند آیت الله میرزا هاشم آملی که
به تقوا و زهد شهره بودند ، جالب باشد که بداند در جریان این حمله، مردان به ظاهر
دین دار، تمام البسه و لوازم شخصی من را نیز بازرسی نموده و متاسفانه هیچ حیا و
حجابی در ورود و بررسی وسایل شخصی من از خود نشان نمی دادند.
آقای کروبی طی ۲۱۰
روز گذشته از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات
منظم، هواخوری و … برخوردار نبوده است. ( در زمان بازداشت های مکرر آقای کروبی که
خود ایشان نقل کرده اند من جمله در دوران بازداشت درزندان قزل قلعه سرانجام بعد از
یک یا دو هفته زندان انفرادی، امکان هوا خوری هفتگی پیدا می کردند اما این بار پس
از شش ماه حبس، اجازه استفاده از حیاط محصور درمیان میله ها و هواخوری را نیافتند)
وضعیت جسمی ایشان بشدت در خطر قرار دارد و معاینه ایشان توسط پزشکان مستقل و مورد
اعتماد خانواده امری ضروری است.
فقدان تعیین وضعیت موجود و به رسمیت نشناختن
حقوق زندانی که بدون طی کردن مراحل دادرسی و برگزاری دادگاه در اختیار امنیتی ها
قرار گرفته، بستری مناسب برای اعمال فشارهای متعدد جسمی و روحی به همسرم گردیده
است. نگرانی اینجانب از وقایع حادث شده نیست زیرا همانطور که قبلا متذکر شدم ایشان
خود را برای شرایط بدتر از این هم آماده کرده است، لیکن آنچه موجب تأسف و تأثر است
حاکمیت گروهی است که رفتار غیر قانونی خود را قانون نانوشته تلقی کرده و هرآنچه را
که اراده می کنند بنام حاکمیت اعمال می کنند.

اجازه می خواهم به نمونه اخیر که اتفاقا بدعت عجیبی است اشاره کنم. بدنبال اشغال
و تصرف مجتمع مسکونی، سایر شرکاءِ ملکِ تصرف شده از اعمال حقوق مالکانه و انتفاع از
ملک خود محروم و نیروهای امنیتی به جای آنان منتفع گردیدند! این تصرف خلاف شرع و
قانون، موجب برخورد جدی آقای کروبی درموارد متعدد، از جمله نگارش نامه هایی به
دادستان تهران گردید. از روز اول آقای کروبی اعلام کردند که آماده انتقال به هر
مکانی از جمله زندان اوین هستند، اما راضی به تصرف غیر قانونی اموال سایر شرکاء نمی
باشند. بعد از ۵ ماه رایزنی، فرزندان منزلی در جماران تهیه کردند، تا حبس بدون حکم،
بدون ایجاد مزاحمت در حقوق دیگران و در منزل شخصی مان ادامه یابد. بعد از انجام
کلیه امور و انتقال سند قطعی ماموران اعلام کردند که جماران منطقه مناسبی نیست و
مکان حبس باید به انتخاب آنان باشد. بدنبال پافشاری همسرم در تاریخ ۹ مرداد ماه،
بطور موقت ایشان با حضور تعدادی از نیروهای امنیتی به آپارتمانی یک خوابه منتقل
شدند و عملا امکان حضور من در آنجا منتفی گردید. این آپارتمان کوچک پذیرای ۴۵
روزگذشته کروبی و زندانبانان وی بوده است. گرچه هرجایی که ایشان توسط نیروهای
امنیتی منتقل شوند بمنزله واحد مسکونی ایشان نمی باشد.

مقامات امنیتی که نگرانی خانواده نسبت به وضعیت سلامتی ایشان بویژه قلب و دستگاه
تنفسی را درک کرده اند، تنها راه خروج از آپارتمان مذکور را منوط به اجاره مکان
دیگر اعلام نموده اند:

۱) انتخاب مکان با ما است.
۲) امضا کننده قرار داد اجاره نباید عضوی از
خانواده باشد.
۳) امضا کننده قرار داد در هنگام امضا باید پیشاپیش چک های یکسال
را تقدیم کند و نباید از آدرس ملک و جزئیات باخبر باشد.
دراین راستا یکماه پیش
مبلغی بعنوان پیش پرداخت از من دریافت کردند و سایر چک ها را از یکی از اعضای سابق
دفتر که برای امضا و تقدیم مال الاجاره خوانده شده بود، اخذ کردند. دراین بدعت جدید
حاکمیت هزینه زندان و زندانبانان را برعهده خانواده گذاشته تا به جهانیان بگوید
کروبی درخانه خود زندانی است!!! ایشان خود را برای پرداخت هر هزینه ای آماده کرده
اما غافل از آنکه امروز در این سرزمین و به هدف مرعوب کردن وی، مجازات جمعی علیه
خانواده اعمال می گردد. خدا را گواه می گیریم که همسرم با همان نشاطی که درسال ۱۳۴۱
و دراوج جوانی پا به عرصه سیاست و مبارزه گذاشت، دراین سال ها و در راستای عهد خود
با مردم و شهدا و تحقق آرمان های اصیل انقلاب و وعده های داده شده دراین مسیر، هرگز
خللی در اراده اش ایجاد نشده است.
آیا جنابعالی فکر می کنید عاقلی در این کره
خاکی پیدا شود که آن زندان تحمیلی را منزل کروبی تلقی کند؟ آیا سکوت دستگاه قضائی
موجب این بدعت در دستگاه امنیتی نمی گردد که در آینده هزینه بازداشتگاه های خود را
از خانواده زندانیان مطالبه کند؟ آیا چنین رفتاری شایسته جمهوری اسلامی است؟ اگرچه
می دانید این دستور مضحک بدعتی تاریخی محسوب می گردد، اما خانواده بخاطر نگرانی از
وضعیت جسمی آقای کروبی این خواسته را اجابت کرد.
درپایان لازم می بینم نظرتان را
به این فرمایش مولی الموحدین جلب کنم که می فرماید: ” به خدا قسم روی خارهای گزنده
بخوابم و خواب را برچشمانم حرام کنم و با زنجیرهای گران بسته شوم، برای من بهتر است
از اینکه روز قیامت خدا و رسول او را درحالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان خدا
ستم کرده باشم ” .( بحار الانوار، ج ۴۱ ، صفحه ۱۶۲)

فاطمه کروبی
۳۱ شهریور ماه ۱۳۹۰

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

هفته اختلاس مبارک

شگفتا رد پای دزد دهکده ما بر روی برف، چقدر شبیه چکمه های کد خداست !

هفته اختلاس مبارک !

……………….
/www.drkhazali.com

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

یکی از نزدیکان احمدی نژاد دستگیر شده است

خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران ایران خبر داد که یکی از نزدیکان محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی به اتهام اخلال در بازار ارز ایران شناسایی و دستگیر شده است. به گزارش خبرگزاری فارس این فرد که از معتمدمان بانک مرکزی بوده، ارزهای دولتی بانک مرکزی را در کشورهای خلیج فارس خرید و فروش می کرده است. به ادعای این خبرگزاری هدف از این اقدام تأمین منابع مالی برای به کرسی نشاندن نمایندگان نزدیک به دولت در مجلس آینده بوده است. خبرگزاری فارس از این فرد معتمد بانک مرکزی که اقدام به خرید و فروش ارز دولتی در کشورهای خلیج فارس کرده به نام «ح.م.ک.» یاد کرده و افزوده است که فرد یاد شده با همکاری شماری دیگر از افراد بانک مرکزی هزاران میلیارد دلار از همین طریق کسب درآمد کرده اند. خبرگزاری فارس در ادامه افزوده است که تحقیقات و تلاش ها برای بازپس گرفتن پول های که از طریق قاچاق ارز به دست آمده جریان دارد.

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

عکس قاتلین روح الله داداشی

 

 

 

پشه چو پر شد بزند پیل را

 

قاتلین داداشی به روایت پایگاه اطلاع رسانی نیروی انتظامی استان البرز

نوشته‌شده در Uncategorized | 20 دیدگاه

چرا مرغ از خيابان رد شد؟

سؤال: چرا مرغ از خيابان رد شد؟

 

ــ ارسطو : طبيعت مرغ اينست که از خيابان رد شود .

 

ــ موسي(ع) : و آنگاه پروردگار ازآسمان به زمين آمد و به مرغ گفت به آن سوي

خيابان برو و مرغ چنين کرد و پروردگارخشنود همي گشت .

 

ــ مارکس : مرغ بايد از خيابان رد ميشد . اين از نظر تاريخي اجتناب ناپذير

بود.

 

ــ خا تمي : چون ميخواست با مرغهاي آن طرف خيابان گفتگو بکند.

ــ نيچه : چرا که نه؟

 

ــ فرويد : اصولاً مشغول شدن ذهن شما با اين سؤال نشان ميدهد که به نوعي عدم

اطمينان جنسي دچار هستيد . آيا دربچگي شصت خود را ميمکيديد؟

 

ــ داروين : طبيعت مرغ را براي اين توانمندي ردشدن از خيابان انتخاب کرده

است.

 

ــ همينگوي : براي مردن . در زيرباران.

 

ــ اينشتين : رابطه ي مرغ و خيابان نسبي است .

 

ــ سيمون دوبوار : مرغ نماد زن وهويت پايمال شده اوست . رد شدن از خيابان در

واقع کوشش بيهوده ي او در فرار از سنتها و ارزشهاي مردسالارانه را نشان ميدهد

 

ــ پاپ اعظم : بايد بدانيم که هرروز ميليونها مرغ در مرغداني مي مانند و از

خيابان رد نميشوند . توجه ما بايد به آنها معطوف باشد . چرا هميشه فقط بايد

درباره مرغي صحبت کنيم که از خيابان رد ميشود؟

 

ــ صادق هدايت : از دست آدمها به آن سوي خيابان فرار کرده بود غافل از اينکه

آن طرف هم مثل همين طرف است، بلکه بدتر

 

ــ شيرين عبادي : نبايد گمان کرد که رد شدن مرغ از خيابان به خاطر اسلام بوده

است . در تمام دنيا پذيرفته شده که اسلام کسي را فراري نميدهد

 

ــ روانشناس : آيا هر کدام از ما در درون خود يک مرغ نيست که ميخواهد از

خيابان رد شود؟

 

ــ نيل آرمسترانگ : يک قدم کوچک براي مرغ، و يک قدم بزرگ براي مرغها

 

ــ حافظ : عيب مرغان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت، که گناه دگران برتو نخواهند

نوشت

 

ــ بيل کلينتون : من هرگز با مرغ تنها نبودم

 

ــ ناصرالدين شاه : يک حالتي به ما دست داد و ما فرموديم ازخيابان رد شود. آن

پدرسوخته هم رد شد

 

ــ سهراب سپهري : مرغ را در قدمهاي خود بفهميم، و از درخت کنار خيابان،

شادمانه سيب بچينيم

 

ــ طرفدار داستانهاي علمي تخيلي: اين مرغ نبود که ازخيابان رد شد . مرغ

خيابان وتمام جهان هستي را به عقب راند

 

ــ اريش فون دنيکن : مثل هر بارديگر که صحبت موجودات فضاييست، جهان دانش

واقعيات را کتمان ميکند . مگر آنتن هاي روي سر مرغ را نديديد؟

 

ــ سعدي : حکايت آن مرغ مناسب حال تواست که شنيدم که درآن سوي خيابان و در

راه بيابان و در مشايعت مردي آسيابان بود وي را گفتم : از چه رو تعجيل کني؟

گفت : ندانم و اگر دانم نگويم و اگر گويم انکار کني

 

ــ رنه دکارت: از کجا ميدانيد که مرغ وجود دارد؟ يا خيابان؟

 

ــ لات محل : به گور پدرش ميخنده هيشکي نمتونه تو محل ما ازخيابون رد بشه

 

ــ بودا : با اين پرسش طبيعت مرغانه ي خود را نفي ميکني

 

ــ پدرخوانده : جاي دوري نميتواند برود

 

ــ فروغ فرخزاد:آه آه از خيابانهاي کودکي من، هيچ مرغي رد نشد

 

ــ ماکياولي : مهم اينست که مرغ از خيابان رد شد . دليلش هيچ اهميتي ندارد .

رسيدن به هدف، هرنوع انگيزه را توجيه ميکند

 

ــ پاريس هيلتون : خوب لابد اونور خيابون يه بوتيک باحال ديده بوده .

 

احمدي نژاد : مرغ ، کدام مرغ؟-

نوشته‌شده در Uncategorized | ۱ دیدگاه

پگاه ما را آزاد کنید

http://www.facebook.com/pages/free-pegah-ahangarani/184027714990934

 

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید